تک و تنها
سخت نگیر وقتشه یه فرصت کوچیک به عاشقت بدی تا که پا به پات بیاد،تا به قدمهات برسه بذاری یه بار دیگه بختشو امتحان کنه شاید این دفعه بشه دستش به دستات برسه نگو که نمیتونه،باز تو رو آرزو کنه نگو که نمیرسه ،دستاش به دستات ستاره سخت نگیر اون میتونه دوباره عاشقت بشه سخت نگیر بازم بذار بهت بگه دوست داره وقتشه بازم بهش ،یه فرصت تازه بدی توی این بی کسیا تنها نذاری دلشو آرزوهاش کوچیکه خبر نداری از اونا طفلکی فقط میخواد تو جا نذاری دلشو نگو که نمیتونه باز تو رو آرزو کنه نگو که نمیرسه دستاش به دستات ستاره سخت نگیر اون میتونه دوباره عاشقت باشه سخت نگیر بازم بذار بهت بگه دوست داره
گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت می کنم
دستت به دست دیگری از این گذشته کار من
اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنم
شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت می کنم
چیزی ندیدم ، این چنین دارم رعایت می کنم
من عاشق چشم توام ، تو مبتلای دیگری
دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنم
تو التماسم می کنی جوری فراموشت کنم
با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنم
گفتی محبت کن برو ، باشد خداحافظ ولی
رفتم که تو باور کنی دارم محبت می کنم
اگه باشی طلا میشه تن خاکستر لحظه
تو باشی کیمیا میشه تن بی جون این خسته
شبا تنها و سرگردون به دنبال تو بیدارم
من از سردگمی ها و از این روزا چه بیزارم
بیا ختم خزونم شو که ترسیده دل با غم
بمون تا پیچک عشقت بپیچه رو تن ساقم
تو باشی کیمیا میشه تن خاکستر لحظه
نباشی موندنی میشه من و تنهایی و پرسه